عزیزکم حسین من آنقدر شکسته و بی کس و دلگیرم امروز که دیگه حتی تو رو نمی خوام امروز با مامانم دعوا شد دلش شکست حالا من تو رو می خواستم چه کنم که مثل امروز این همه درد بکشم اصلا به جهنم که نیستی که نیامدی حالم از خودم از همه چیزهایی که قبول داشتم و دارم از . به هم می خوره

سلام حسین من امسال بهار پشت وعده های فرداها قایم شده مثل تو خدا نکند با بهار هم برسم به جایی که با تو رسیدم دست از خواستنت شسته ام چون دیگر به داشتنت امیدی ندارم حتی در دنیای باقی بهار را از پشت پنجره می بینم دیدنی نا دلپدیر است و تو را از پشت این خطوط کاش بودی